۱۳۹۱/۷/۱۶

جنسیت ، زبان و اشتراک اجتماعی

اومود اورمولو
سیستم آموزشی و تحصیلی که بر مبنای گروه های غالب برنامه ریزی شده باشد گروههای مغلوب را طرد می کند. طرد گروههای مغلوب در سیستم های آموزشی و تحصیلی بیشترین تاثیر را در دختران بهمراه دارد، به طوریکه اغلب کودکان دختر به علت مسئولیت پذیری مختلف در خانواده و اجتماع از گزند تاثیرات طرد شدگی در سیستم آموزشی در امان نمی مانند.
تحقیقات چند ساله اخیر که بر روی دختران در نواحی مختلف چند زبانه و چند ملیتی دنیا صورت گرفته نشان از تاثیرات منفی سیستم های آموزشی که بر مبنای زبانی به غیر از زبان مادری دختران پایه ریزی شده است را منعکس می کند، به طوریکه فارغ از نوع ائتنیک، سیستم طبقاتی و ... عدم آموزش به زبان مادری تاثیرات متعددی منفی را در دختران بروز می دهد در دیگر سو بر پایه نتایج همین تحقیقات نیز تاثیر مثبت سیستم های آموزشی و تحصیلی دوزبانه در دختران بسیار فراگیرتر از پسران می باشد. بر اساس تحقیقاتی که در گینه بیسائو، نیجریه و موزابیک صورت گرفته دختران در این مناطق برای ادامه تحصیل بیشتر مدارس دو زبانه و یا مدارس مرتبط با زبان مادری خویش را انتخاب کرده اند و نتایج این انتخاب نشان از موفقیت دختران بیشتر از پسران در مدراس دوزبانه می باشد به طوریکه تعداد رفوزه شدگان دختر و تکرار کلاس ها بسیار پائینتر از سطح پسران می باشد، علاوه بر این دخترانی که در مدارس دو زبانه به تحصیل و آموزش پرداخته اند در کنار آموزش زبان مادری به زبان دوم دیگری روی آورده و در یادگیری زبان دوم نیز به مراتب موفق تر از پسران بوده اند. در مناطق مختلف دنیا تحقیقات متعددی صورت گرفته و در شرف انجام می باشد که نتایج اکثریت این تحقیقات نشان از اهمیت آموزش به زبان مادری در دختران و تاثیر مثبت زبان مادری در دختران و تاثیرات متعدد منفی در عدم آموزش به زبان مادری را نشان می دهد.
بر اساس تحقیقاتی که از سوی دانشگاه باغچه شهیر ترکیه و توسط دکتر صفی الدین گورسه ل و دکتر گوکچه اویسال صورت گرفته نتایج سیستم آموزشی ترکیه در شهروندان دارای هویت کرد ترکیه ای مورد بررسی واقع شده است. یکی از مهمترین نتایج این تحقیق عمق تمایز و تاثیرات سیستم آموزشی ترکیه در بین دختران دارای زبان مادری کردی و ترکی میباشد که قابل تامل می باشد. این تحقیقات در سه گروه سنی 15-29، 30-44 و +45 ساله صورت گرفته است. بر این اساس بیشترین تاثیرگذاری زبان مادری باتوجه به جنسیت در سنین مابین 15 تا 29 مشاهده شده و با افزودن سن در گروه های مورد مطالعه تاثیرات عدم آموزش زبان مادری با توجه به جنسیت کاهش یافته است. در دیگر سو اشخاصی که دارای زبان مادری ترکی بوده اند پس از سال 1980 و رفرم های آموزشی وسیعی که برای سواد آموزی در ترکیه صورت گرفته بر تعداد باسوادان افزوده شده ولی در عین حال این پروسه در مناطق کردنشین ترکیه مشاهده نمی گردد.
باتوجه به نتایج تحقیق تفاوت سواد آموزی با توجه به جنس بسیار وخیم مشاهده می شود، به طوریکه زنانی که دارای زبان مادری ترکی بوده و در رده سنی 45 به بالا میباشند تنها 27% دارای سواد ابتدائی بوده در حالیکه این رقم در زنانی که دارای زبان مادری کردی بوده اند برابر با 85% مشاهده و ثبت گردیده است که تفاوت 58% خود شاهد این شکاف می باشد. این تفاوت سواد آموزی در زنان کرد مابین سنین 30-44 حدود 65% و در سنین 15-29 حدود 55% ثبت گردیده است. سواد آموزی در زنان ترک جوان بسیار توسعه یافته و تنها 4% اجتماع بی سواد تلقی می گردد در حالیکه آمار بی سوادی 55% در جامعه زنان جوان کرد بی شک رقم بسیار تامل برانگیزی می باشد. بر اساس همین تحقیق میزان موفقیت زنان کردی که در سیستم آموزشی ترکیه بوده اند بسیار دارای نوسان می باشد، حدود یک سوم جامعه زنان کرد هیچ آموزش تحصیلی ندیده و بسیاری حتی زبان ترکی را نمی دانند، برای سواد آموزی بی شک دانستن زبان ترکی در سیستم ترکی پیش شرط تلقی می گردد. در ترکیه بیش از 76% قشر بی سواد جامعه را زنان کرد تشکیل می دهند. در مردان کرد وضعیت متفاوت از زنان کرد میباشد، چون مردان کرد هم باید دارای آموزش ابتدائی را بگذرانند و هم در اثنای 2 سال خدمت سربازی آموزش لازم زبان ترکی را می آموزند، البته ناگفته نماند در کنار عدم آموزش به زبان کردی نوع نگاه سنتی جامعه کرد به موضوع زن، چند همسری و ...خود نیز یکی از عمده ترین دلایل این تمایز می باشد.(1).           
منطقه جغرافیائی ایران نیز در خود مردمان- ائتنیک ها، زبانها و فرهنگ های مختفی را جای داده است، ولی علارغم این چندملیتی – چند فرهنگی وجود تمامی این ائتنیکها در ایران به انواع راه ها، شیوه ها، نگرش ها و... کتمان می گردد. متاسفانه سیستم آموزشی ایران نیز بر پایه زبان اقلیت حاکم شکل گرفته و دیگر زبانهای غیرفارس محکوم در ایران از هیچ جایگاهی در سیستم آموزشی و تحصیلی برخوردار نمی باشند. بنا به آمار دولتی سال 1390 که چندان قابل استناد و موثق نیست دولت ایران آمار ترک تحصیل کردگان را 37% و آمار افت تحصیلی را 25% کل دانش آموزان اعلام کرده، البته جمع این دو رقم خود حاکی ازمیزان موفقیت سیستم آموزشی ایران می باشد. بر اساس آمارهای دولتی بیشترین افت تحصیلی در دوره ابتدائی صورت می گیرد و آقای حاجی بابائی علت این موضوع را در مصاحبه ای که با خبرگزاری فارس انجام داده زبان مادری عنوان کرده و می گوید:
بیش از 70% دانش آموزانی که وارد سیستم آموزشی ابتدائی می شوند دارای زبان مادری به غیر از فارسی میباشند و زبان مادریشان به فارسی تبدیل نشده و تنها 30% کودکان دارای زبان مادری فارسی در هنگام ورود به دوره ابتدائی اند(2). 
فارغ از تاثیر زبان مادری در جنسیت که هیچ آمار قابل استنادی در ایران وجود ندارد تا بتوان به موضوع از زاویه علمی نگریست، متاسفانه در ایران آمار افت تحصیلی با توجه به جنس، سن، مناطق ملی غیرفارس تاکنون ارائه نشده و نمی توان بدون ذکر آمار به کمیت  و کیفیت تحصیل در زنان غیرفارس اشاره داشت. ولی آنچه که به صورت عمومی می توان بیان داشت خطر مرگ زبانی – فرهنگی گروهای مغلوب می باشد که روندش سالهاست آغاز شده به طوریکه اغلب زبانهائی به مانند ترکی و ... امروزه دچار انواع بیماریهای زبانی گشته اند.   
آثار سیستم آموزشی و تحصیلی بر پایه زبان مادری 
دختران بیشتر در مدارس ثبت نام کرده اند
بر اساس تحقیقاتی که در آفریقا صورت گرفته خانواده ها و دختران به مدارسی که بر مبنای زبان مادری شکل گرفته اهمیت بیشتری می دهند به طوریکه آموزش و تحصیل به زبان مادری در میان دختران به عنوان حفظ میراث فرهنگی و احترام به تفاوت ها بیان می گردد. در عین حال سیستم آموزشی و تحصیلی که بر مبنای چند زبانگی شکل گرفته باشند اعتماد به نفس بیشتری را برای فردای دختران به عنوان عضو پذیرفته شده ای از اجتماع ببار می آورد، در دیگر سو نوع نگرش های قدیمی به دختران نیز با توجه به سیستم های چندزبانگی و سیستمهای مبتنی بر عدم آموزش زبان مادری نیز متفاوت بوده و برای مثال در سیستمهای آموزشی چندزبانگی دختران با تحصیل به زبان مادری و رشد فکری سوالات متعددی را در اذهان تفکرات قدیمی بوجود می آورند. بر اساس تحقیقی که در بسیاری از کشورهای آفریقائی شکل گرفته است نوع نگاه سنتی جامعه به دختران پس از تحصیل و آموزش در مدارس چندزبانی به کلی دچار تغییر نگرش شده است به طوریکه اجتماع مذکور دیگر جنس دختر را پس نزده و بلکه برعکس به علت وجود اعتماد به نفس قوی دختران را به عنوان جزء مهمی از جامعه پذیرفته اند. 
حمایت والدین از دختران
خانواده های دختران در بسیاری از کشورها دنیا کودکان خود را به آموزش و تحصیل در مدارس چندزبانه ترغیب می کنند، در نظر آنان تحصیل در مدارس چند زبانه فرصت مناسبی را برای ایجاد ارتباط با جامعه برای دختران بوجود آورده و دختران می توانند در جایگاه واقعی خویش در اجتماع اشتراک داشته باشند. برای مثال در موزامبیک والدین کودکان دختران برای رفع نقصانهائی که در مدارسی به هر نوعی بوده است اشتراک و میل فراوانی نشان داده اند.
کاهش استعمار کودکان دختر
معلمین که دارای اشتراک زبانی و فرهنگی با کودکان دختر می باشند به علت نزدیکی فرهنگ ها و درک متقابل از هم و دنیای خویش بهتر می توانند همدیگر را درک کرده و در نظر والدین نیز به عنوان معلمی قابل اعتماد تلقی گردند ، برای مثال در جوامع غربی و آفریقائی تعداد استثمار جنسی نسبت به کودکان دختر در مدارس چند زبانه و یا معلمین هم زبان با کودکان دختر آمار بسیار نازلی را نشان می دهد. در موزامبیک معلمین دو زبانه از سوی دانش آموزان دختر با عناوینی نظیر داعی و عمو و ...صدا زده میشود در دیگر سو معلمین چند زبانه نیز نسبت به معلمین تک زبانه غالب پرتغالی با دانش اموزان و والدینشان رابطه بسیار صمیمی و قابل اعتمادی برقرار می کنند. بر اساس تحقیقات روانشناسانه علمی صورت گرفته کودکان دختر در صورت آموزش در سیستمی دوزبانه که بر پایه زبان مادری کودک پایه ریزی شده است قرار گیرند تاثیرات بسیار مثبتی در روانشان بوجود می آید. کودکان دختر در این گونه مدارس به درجه بالائی از اعتماد به نفس و خلاقیت دست می یابند که بی شک در آینده شان تاثیرات فراوانی دارد. 
منابع مقاله: 
1- http://aksam.medyator.com/2100/00/00/yazar/14767/deniz_gokce/index.html 
2- http://www.edunews.ir/index.php?view&sid=23573
تحقیقی از کارول بنسون استاد دانشگاه استکهلم سوئد
 Girls, Educational Equity and Mother Tongue-based Teaching, by Carol Benson, UNESCO, Bangkok, 2005 www2.unescobkk.org/elib/publications/Girls_ Edu_Equity

مقاله فوق در شبکه بین المللی مبارزات زنان ایران نیز درج گردیده است
http://www.iran-women-solidarity.net/spip.php?article2533