۱۳۹۲/۲/۵

نگاهی به کشورهای کثیرالمله و چندزبانه – سوئیس

نویسنده: سردار داغچی
جغرافيا:
سوئيس با 41285 كيلومترمربع وسعت در نيمكره شمالى، نيمكره شرقى، در مركز قاره اروپا، بدور از درياى آزاد، در كوه هاى آلپ و در همسايگى كشور هاى آلمان غربى در شمال، فرانسه در شمال غربى و غرب، ايتاليا در جنوب و اتريش و ليختن اشتاين در شرق واقع شده است. جمعيت سوئيس 7607000 نفر مى باشد. سوئيس يكى از كوهستانى ترين و مرتفع ترين كشورهاى اروپاست. رشته كوه آلپ مهمترين رشته كوه آن است كه حدود 60 درصد خاك سوئيس را در برگرفته و پس از آن رشته كوه ژوار است كه در غرب واقع شده است. آب و هواى آن معتدل كوهستانى همراه با بارندگى فراوان است.
نظام سياسى:
سيستم سياسى سوييس مركب از دموكراسى مستقيم و غير مستقيم بر مبناى حق حاكميت مردم و جدايى از قدرت ها مى باشد. در انتخابات فدرال همه ى شهروندان بالاى 18 سال، واجد شرايط راى دادن هستند. مردم سوييس با فرهنگ سياسى غنى و پيشرفته و به پشتوانه ى قانون اساسى و تجربيات گرانبار تاريخى اين كشور، در فرآيند هاى قانون گذارى و اجرايى، به شيوه اى بديع و فعال مشاركت دارند. بدين گونه كه براى تصويب شدن يا نشدن قانون هاى خاص در كشور همه پرسى صورت مى گيرد. بر طبق قانون اساسى اگر دادخواستى حداكثر آرا را كسب كند تصويب خواهد شد. حكومت سوئيس جمهورى بوده و قدرت اجرايى در اختيار شوراى فدرال است كه شامل 7 نفر مى باشد و به مدت 4 سال توسط مجلس فدرال انتخاب مى شود. قوه مقننه از مجلس فدرال شامل مجلس شوراى ايالات و مجلس شوراى ملى تشكيل يافته است. قانون اساسى موجود در سال 1848 تدوين شده و پس از آن اصلاحات زيادى در آن صورت گرفته است. بر اساس آخرين تقسيمات كشورى، سوئيس از 26 ايالت تشكيل يافته كه هر كدام زير نظر نمايندگان قانونگذار منتخب مردم اداره شده و هر يك به بخش هاى كوچكترى تقسيم مى شود. كنفدراسيون سوئيس كه از سال 1848 به دولتى فدرال مبدل شده، 26 منطقه خود مختار را درخود جاى مى دهد. اين مناطق، خود به شهرهايى تقسيم مى شوند كه به نوبه خود تا حدودى از خود مختارى برخوردارند. اصل مردم سالارى مستقيم در قانون اساسى فدرال تصحيح شده است كه حتى در سطوح منطقه اى وشهرى نيز اعمال مى شود. مركززدائى و مردم سالارى مستقيم كه از ويژگى هاى نظام سياسى آموزشى است به حوزه هاى نظامى نيز بسط يافته است. در سطح فدرال پارلمان از 2 مجلس با اختياراتى برابر تشكيل مى شود. اساسا سازمان سياسى ادارى مناطق مشابه سازمان كنفدراسيون است كه قوه مقننه، مجريه و قضائيه از خودمختارى مالى و اعتبارى برخوردارند. ساختارها از يك منطقه تا منطقه ديگر به دليل رشد اقتصادى و به ويژه بزرگى منطقه تفاوت قابل ملاحظه اى دارند. به عنوان مثال جمعيت منطقه زوريخ 79 برابر جمعيت منطقه آپن زل اينر رودس است. لازم به ذكر است كه فعاليت احزاب در سوئيس آزاد بوده و اين كشور در سازمان هاى افتا، شوراى اروپا، سى سى دى، فائو، كميته بين المللى صليب سرخ، يونسكو، يونيسف و. . . عضويت دارد.
سيستم آموزشى:
سيستم تحصيلات سوئيس به وسيله فدراليسم به صورت 26 بخش مسئول مدارس توصيف مى شود. تنوع سيستم هاى تحصيلاتى گوناگون در تحصيلات اجبارى مشهود است. بر اساس اين 26 بخش، دو يا سه و يا چهار تيپ متفاوت در مدارس متوسطه مقدماتى براى پيدا كردن تواناييها وجود دارد. مدارس خصوصى در سوئيس خيلى قديمى اند و نقش مهمى در سيستم تحصيلى بازى مى كنند. امروزه اين مدارس به صد هزار شاگرد از 100 مليت مختلف سرويس مى دهند. اكثر اين مؤسسه ها حالت پانسيونى داشته و كاملا وسايل رفاهى را فراهم مى سازند. در سوئيس هر منطقه قوانين آموزشى خاص خود را دارست كه حوزه مسئوليت را تعريف مى كند و طرز سازماندهى آموزش دركليه مقاطع را تنظيم مى نمايد. برنامه درسى توسط مقامات منطقه اى تعيين مى شود. در برخى از بخشهاى سوئيس برنامه درسى مشتركى پذيرفته شده است. هر منطقه اى براى دروس جداگانه اى يا مجموعه از دروس، برنامه هاى خاص خود را دارد كه به موجب آن برنامه ساليانه تدوين مى گردد. عنصر اصلى، اهداف برنامه است كادر آموزشى در تعيين محتواى برنامه درسى زبان هاى خارجى و برخى وجوه زبان مادرى از استقلال زيادى برخوردار است. آزادى انتخاب در روش هاى تدريس از طريق اهداف مقرر تضمين مى شود. در تمام بخشها، زبان مادرى و نيز رياضيات، زبان ملى دوم، علوم طبيعى، جغرافى، تاريخ، مدنى، موسيقى، هنر و تربيت بدنى تدريس مى شود. در بخشهايى با حداقل شرايط، بر كاردستى نيز تاكيد مى شود. در بخشهايى با شرايط عالى، زبان سوم، كتابدارى، زبان لاتين و يونانى نيز پيشنهاد مى گردد. از جمله زبان هاى آموزشى مراكز عالى سوئيس مى توان از زبان هاى فرانسه، آلمانى و ايتاليايى نام برد. در سوئيس دانشگاه هاى دو زبانه (فرانسه و آلمانى) عبارتند از دانشگاه Fribouig واقع در بخش فرانسوى زبان سوييس و دانشگاه Hugano كه در منطقه ايتاليايى زبان قرار دارد.
از آنجا كه هر منطق هاى قوانين آموزش خاص خود را دارد، اهداف آموزش در سراسر سوييس يكسان نيست. تعريف ذيل نمونه اى از اصول كلى مقرر در قوانين كلى مناطق است : آموزش دولتى، رشد هماهنگ توانايیهاى كودك را در چارچوبى از سنت، مرد مسالارانه ى تمدن غرب تامين میكند و به او درس مدارا و احساس مسئوليت در قبال محيط پيرامون خود و نيز احترام به ديگر زبانها و فرهنگ ها را می آموزد.
اصول و اهداف كلى سياست فرهنگى:
عناصر اصلى الگوى جارى سياست فرهنگى كشور
مشخصه اصلى سياست فرهنگى كشور سوئيس عدم يگانگى آن است. چارچوب فرهنگى كشور به صورت جزء به جزء و متشكل از 26 بخش بوده و نشان از طرح ملى واحدى ندارد. حمايت از هنر هاى زيبا مانند آموزش اين گونه هنرها در اختيار مناطق مختلف كشور قرار دارد. از جملة عناصر اصلى الگوى سياست فرهنگى كشور سوئيس مى توان به فدراليسم و كنترل مضاعف فرهنگى از پايين به بالا و از بالا به پايين اشاره نمود.
فدراليسم: (Federalism) تصمیم گيرى و اجراى موازين سياست فرهنگى در سطوح محلى و منطقه اى صورت مى گيرد زيرا با اين كار نيازمندى هاى هنرمندان كشور بهتر منعكس مى گردد.
كنترل مضاعف :(Double subsidiarity) از يك طرف كنترل مضاعف به معناى آن است كه در خصوص منابع مالى (ديدگاه از بالا به پايين)، دولت فدرال منابع عمومى مورد نياز بخش فرهنگ را به بخش هاى كشور داده و بخشها نيز به نوبه خود شهر هاى كشور را تأمين مى نمايند. از طرف ديگر، لازمه دريافت كمك هاى دولتى از سوى بخش هاى خصوصى، حمايت و پشتيبانى آنان از فرهنگ از طريق تشكيل يا حمايت از بنياد هاى فرهنگى مى باشد. به عبارت ديگر بخش خصوصى به مثابه ضامن در امر تهيه منابع مالى مورد نياز بخش فرهنگ عمل نموده تا از اين طريق از كمك هاى دولتى بهره مند گردد. نتيجه چنين اقدامى، پايه ريزى سيستمى با اشكال مختلفى از همكارى است كه به صورت پروژه اى اداره مى گردد. تلاش در جهت دستيابى به چارچوب كلى سياست فرهنگى مشترك ميان سطوح دولت فدرال، بخشها و شهرهاى كشور ادامه دارد.
تعريف ملى از واژه فرهنگ:
وجود اصول فدراليسم و كنترل مضاعف (double subsidierity) ،وجود 4 زبان ، رسمى و ملّى و وجود پيش زمينه هاى گوناگون فرهنگى در كشور ارائه تعريف ملى واحد از واژه فرهنگ را با مشكل مواجه ساخته است.
مطالب زير در خصوص تأمين مالى بنياد پروهلويتا (Pro Helvetia) طى سال (2000-2002 ) كه از طرف دولت فدرال به پارلمان تقديم شده است منعكس كننده  اين گونه پيچيدگيها مى باشد:
كشور سوئيس از فرهنگ ملى متجانس و هويت ملى شفافى برخوردار نمى باشد. فرهنگ عمومى عمدتاً آميزه اى از تلاشهايى است كه به منظور حيات تنوع فرهنگى كشور صورت مى پذيرد. ابعاد مهم اين گونه تلاشها، اتخاذ تدابيرى است كه جهت ارتقاء درك متقابل و ايجاد يكپارچگى و اتحاد ميان مناطق مختلف زبانى و فرهنگى كشور انجام مى گيرد. به همين ترتيب، پروژه هاى فرهنگى به منظور باز كردن باب گفتگو و سازماندهى جلسات مذاكره، مفيد و سودمند مى باشند. لازم به ذكر است كه انجام چنين پروژه هاى مبادلاتى شفاف باعث يكپارچگى كشور مى گردد.
تمركز زدايى در برابر مركزگرايى:
طى چند سال گذشته فدراليسم سوئيس تحوّل جديدى را تجربه نموده است. ريشه اين تحول را مى بايستى در منطقه گرايى اروپايى، اصول جديد مديريتى دولت و تقسيم مسئوليت هاى اقتصادى و مالى ميان بخشها و شهرهاى كشور جستجو نمود. در زمينه سياست فرهنگى، مى بايستى هماهنگى موثر ميان مسئولان سطوح مختلف دولت اعم از سطوح فدرال، بخش و شهر برقرار گردد. هدف از اين گونه اقدامات، شفاف سازى حمايت هاى همه جانبه از فرهنگ و ارتقاء ارزش سياست فرهنگى در مباحث سياسى عمومى با در نظر گرفتن اصل كنترل مضاعف مى باشد.
سياست هاى زبانى:
بخش مهمى از چشم انداز فرهنگى كشور سوئيس را زبان سوئيسى تشكيل مى دهد. ماده قانون شماره (VOBV) ويژه زبان كه در قانون اساسى جديد كشور ثبت گرديده و تحت نظارت كامل اداره فدرال فرهنگ اجرا مى گردد در جهت تقويت وجهه كشور سوئيس به عنوان كشورى چند زبانه در خارج از مرزها گام بر مى دارد.
پروهلويتا (Pro Helvetia)  و ديگر سازمانها از ترجمه برخى آثار فرهنگى پشتيبانى به عمل مى آورند.
رابطه ميان رسانه ها و فرهنگ:
وجود تنوعات فرهنگى و زبانى در كشور سوئيس چالشى جديد براى رسانه هاى دولتى و خصوصى كشور محسوب میگردد. سازمان راديو و تلويزيون سوئيس با عنوان مسئوليت (SRG) توليد و پخش برنامه هاى راديو تلويزيونى به چهار زبان را بر عهده دارد. امكانات توليدى سازمان مذكور در ميان كليه مناطق زبانى و فرهنگى كشور توزيع میگردد. كشور سوئيس علاوه بر چند زبانه بودن داراى چندين فرهنگ نيز میباشد. براى آن بخش از مناطق كشور نظير مناطق آلمانى زبان كه به زبان فرانسه و ايتاليايى تكلم مینمايند، بودجه لازم و اضافى جهت توليد برنامه به زبانهاى محلى در نظر گرفته شده است. تنظيم نظام خبررسانى سوئيس در دو جهت ذيل صورت می گيرد:
- آزادى عمل بخش خصوصى كشور جهت مشاركت در زمينه خبررسانى.
- حفاظت از ساختارهاى لازم جهت نظام توليدى خبررسانى دولتى كه بيشتر دلايل سياسى و فرهنگى دارد. بعلاوه تمايلات ويژه اى براى حضور گسترده كشور در نظام خبررسانى جهانى وجود دارد، اگرچه رسانه هاى محلى و منطقه اى كشور در اين خصوص به فعاليت مى پردازند.
تنوع مطبوعات كشور نمايانگر وجود ساختار هاى چندزبانه و فدرالى كشور مى باشد. در حال حاضر 95 روزنامه در كشور وجود دارند كه حداقل چهار روز در هفته منتشر مى گردند.
قوانين زبانى:
كشور سوئيس داراى 4 زبان ملى و 3 زبان رسمى است. زبان هاى رسمى كشور، آلمانى، فرانسوى و ايتاليايى مى باشند. زبان Rhaeto  omanic نيز يكى از زبان هاى رسمى كشور است كه به زبان ادارى مشهور است.
سازمان خبررسانى دولتى سوئيس (SRG) تعداد 6 برنامه تلويزيونى به تمامى زبان هاى كشور توليد مى نمايد. و در اين ميان دولت فدرال توجه ويژه اى را به اشاعه فرهنگ (romanic Rhaeto) در اين برنامه ها مبذول داشته است. منابع مالى قابل توجهى جهت پخش برنامه و خبر به زبان هاى فرانسه و ايتاليايى به (SRG) اعطا مى گردد. صنعت فيلم كشور نيز داراى تعهدات زبانى مشابه است. به عبارت ديگر صنعت فيلم نيز مانند راديو و تلويزيون موظف به بهره گيرى از زبان هاى رسمى كشور مى باشد. در كشور سوئيس توزيع كننده فيلم تنها در صورتى مى تواند فيلمى را توزيع نمايد كه حقوق كامل فيلم را قبلاً دريافت نموده باشد.
علاوه بر قوانين و آيين نامه هاى ويژه صنعت فيلم، مقررات و اقدامات مشروحه ذيل نيز نقش مهمى را در صنعت فيلم سوئيس ايفاء مى نمايند:
1-  مقررات و اصول وزارت كشور فدرال در حمايت و پشتيبانى از فيلمنامه، پروژه هاى توليد فيلم و سينماى سوئيس
2-  آيين نامه ويژة الزام ثبت فيلم
3- آيين نامه ويژة وضع ماليات هاى صنعت فيلم
تشويق و اهداء جايزه به فيلم هاى منتخب:
جايزه فيلم سوئيس، كه از سوى اداره فدرال فرهنگ، سازمان راديو و تلويزيون سوئيس، فستيوال فيلم لوكارنو، نيون، سالوترن و مركز فيلم سوئيس اهدا مى گردد. تقريباً تمامى فيلم هاى سوئيسى با همكارى ديگر كشور هاى اروپايى توليد مى گردند. به همين دليل كشور سوئيس نقش مهمى را در كانون فيلم هاى اروپايى (Euro images) كه توسط شوراى اروپا تأسيس گرديده ايفا مى نمايد. كشور سوئيس جهت توليدات مشترك با 18 كشور جهان موافقتنامه هايى را منعقد نموده است.