۱۳۹۱/۱۱/۲۸

نگاهی به کشورهای کثیرالمله و چندزبانه – بولیوی

نویسنده: سردار داغچی
جغرافيا:
بوليوى كه به سرزمين قلع، مبارزه و كودتا مشهوراست كشورى است در نواحى مركزى آمريكاى جنوبى و با 1098581 كيلومتر مربع وسعت و 9525000 نفر جمعيت که در مورخه 1825.8.6 از اسپانيا استقلال گرفت. اين كشور داراى دو پايتخت مى باشد كه يكى پايتخت ادارى و ديگرى پايتخت سياسى است. لاپاز پايتخت ادارى و سوكره پايتخت قانونى مى باشند. از شهر هاى عمده ى اين كشور مى توان به سانتاكروز، كوچابامبا، اورورو، پوتوسى و تاريجا اشاره كرد. همسايگان اين كشور عبارتند از: پرو و شيلى در غرب، پاراگوئه در شرق و آرژانتين و برزيل در جنوب و شمال. بوليوى از معدود كشورهاى آمريكاى لاتين است كه به دريا راه ندارد و كوههاى سر بفلك كشيده آن اين سرزمين سرخپوست نشين را از هر طرف محصور كرده است. اين مسئله در وضعيت اقتصادى آن بى تاثير نبوده و عدم دستيابى به آبهاى آزاد مسائلى را در زمينه بازرگانى و تجارت به وجود آورده است. كوه هاى آند به دو سلسه موازى تقسيم شده است كه در ميانشان گودال مواج وسيعى (التى پلاتو) است كه در آن درياچه تيتى كاكا مرتفع ترين درياچه قابل كشتيرانى جهان جاى دارد. در شرق و شمال شرق كشور زمين هاى كم ارتفاع پهناورى هست كه در آن جنگل هاى بارانى(للانوس)، جلگه هاى نيمه استوايى و علفزار هاى نيم كم آب (چاكو) قرار دارد. اين كشورجز مناطق استوايى و پر باران محسوب مى شود.
تاريخچه:
بوليوى طى سه جنگ ويرانگر، جنگ پاسيفيك ( 1879 تا 1883 ) در كنار پرو و بر ضد شيلى، و در جنگ هاى چاكو( 1928 تا 1930 ) و ( 1933 تا 1935 ) با پاراگوئه زيان هاى بزرگ انسانى و ارضى را متحمل شد. حيات سياسى يكصد سال اخير اين كشور مملو از كودتاهائى است كه حتى يكى از آنها نيز نتوانسته به ثبات سياسى پايدار در اين كشور منجر شود. ژنرالها يكى پس از ديگرى آمدند و رفتند بدون آنكه در وضعيت رقت بار مردم تحولى پديد آيد. از يك زاويه شايد بتوان رشد ناپايدارى سياسى را در اين كشور كه به بى ثبات ترين كشور آمريكاى لاتين شهرت يافته است در تاريخ گذشته آن جستجو كرد. تاريخ دوره قبل از ورود اسپانيائيها چندان روشن نيست و اطلاعاتى كه مورخان و محققان غربى دراين باره عرضه كرده اند آنقدر پراكنده و ضد و نقيض است كه نمى توان براى آنها اعتبار علمى قائل شد. با اين حال قدر مسلم آنكه صاحبان و ساكنان اوليه بوليوى سرخپوستانى بودند كه علاوه بر بوليوى بر نواحى گسترده اى از غرب آمريكاى جنوبى مسلط بودند. زندگى آرام و صلح جويانه آنها ادامه داشت تا اينكه استعمارگران از راه رسيدند و بوليوى هم همانند اغلب ممالك آمريكاى لاتين مستعمره اسپانيا شد. از اين تاريخ به بعد رنج و محروميت توده ها روز به روز فزونى گرفت. كشور گشايان اسپانيائى در دهه 30 از قرن شانزدهم قدم به خاك بوليوى گذاردند و پس از سركوب مقاومتهاى پراكنده و نامنسجم بوميان، آنجا را به اشغال در آوردند و تا سال 1825 آن را به صورت سلطنتى اداره كردند دراين سال در جريان نهضتهاى استقلال طلبانه اى كه سيمون بوليوار آنها را رهبرى كرد و در پى
افول امپراطورى اسپانيا بوليوى ظاهرا به استقلال دست يافت و نام آن كه تا آن وقت پروى عليا ناميده ميشد به احترام بوليوار به بوليوى تغيير پيدا كرد. فاتحان اين سرزمين يعنى اسپانيوليها از روز اول سرخپوستان را كه صاحبان اصلى اين كشور هستند مجبور كردند كه در معادن كار كنند و اكنون نيز كارگران معادن همان سرخپوستها هستند كه با دستمزدهاى ناچيز در معادن كارمى كنند. باقى سرخپوستان در مزارعى كه اغلب متعلق به اربابان و گاهى نيز متعلق به خودشان است كار مى كنند و عده قابل توجهى هم به صورت اجتماعات بومى در آيلوها (آيلو واژه اى سرخپوستى است به معناى قبيله و طايفه با خصوصيات مشترك اقتصادى، خانوادگى، مذهبى) زندگى مى كنند.
دين و زبان:
مذهب اصلى در اين كشور مسيحيت بوده كه حدود 78 درصد از جمعيت كاتوليك، 19 درصد پروتستان و 3 درصد بقيه اديان را شامل مى شود. تركيب نژادى در بوليوى عبارتست از: سرخپوست: 62 درصد، دو رگه سرخ و سفيد: 28 درصد و سفيد پوست 10 درصد.
در كشور بوليوى 3 زبان به عنوان زبان رسمى محسوب مى شوند كه عباتند از زبان هاى اسپانيايى، كچوا و آيمارا.
سيستم سياسى:
نظام سياسى حاكم بر بوليوى از نوع جمهورى چند حزبى با دو مجلس قانونگذارى است. در سال 2008 بر اساس اصلاحاتى كه اوومورالس رئيس جمهور بوليوى در قانون اساسى اين كشور صورت داد زبان بومى مردم سرخپوست (البته بجز آيمارا و كچوا كه قبلا هم رسمى بودند) نيز در كنار زبان اسپانيايى در اين كشور به رسميت شناخته شده است. يعنى در نواحى اى كه به زبانى به غير از زبان اسپانيائى صحبت مى شود زبان آن نواحى نيز به رسميت شناخته شده است. همچنين كاركنان دولتى نيز ملزم به تسلط بر حداقل دو زبان دولتى هستند. دپارتمان هاى كشور نيز خودمختارى بيشترى يافته اند. اصلاحات قانون اساسى بوليوى به 36 گروه و اجتماع بومى اين كشور اجازه مى دهد تا از حق زمين، زبان و شركت در مجامع استفاده كنند و براساس آن اصلاحات ارضى با محدود كردن زميندارى اجرا مى شود. اصلاحات قانون اساسى به بوميان در اداره زمين هايى كه به طور سنتى مالك آن بوده اند، خودمختارى مى دهد و همچنين آنها را براى دريافت سهم درآمد حاصل از فروش منابع طبيعى اين كشور در اولويت قرار مى دهد. اين در حالى است كه بسيارى از منابع طبيعى بوليوى در مناطقى قرار دارد كه توسط گروه هاى مخالف دولت مورالس اداره مى شود. مورالس به عنوان نخستين رئيس جمهور سرخ پوست بوليوى، طرح اصلاحات قانون اساسى را ارائه كرد و اعتقاد دارد اين مسئله موجب فراهم شدن فرصت ها و مسئوليت هاى برابر براى همه مردم بوليوى خواهد شد.
بوليوى و اصلاحات جديد:
بوليوى در حالى كه ذخاير چشمگير گازى در اختيار دارد فقيرترين كشور آمريكاى لاتين به حساب مى آيد. مورالس در سال 2005 با تعهد ملى كردن صنايع گاز طبيعى اين كشور به قدرت رسيد و از زمان آغاز به كار تاكنون حضور دولت در اقتصاد اين كشور و همچنين منافع طبقات فقير جامعه را افزايش داده است. مورالس همچنين از متحدان هوگو چاوز رئيس جمهورى ونزوئلا به شمار مى رود و مانند او ديدگاه هاى ضدآمريكايى دارد. بعضى از اصلاحات بنيادى در قانون اساسى بوليوى موارد زير
هستند:
1- انتخابات رياست جمهورى: اوو مورالس اجازه دارد براى يك دوره ديگر در انتخابات رياست جمهورى در سال 2009 شركت كند.
2- حقوق بوميان: قانون جديد فرصت ها و مسئوليت هاى برابر براى همه مردم به وجود مى آورد.
3-  خودمختارى: تقسيم قدرت دولت مركزى با رهبران محلى يكى از بخش هاى اصلاحات است.
4-  عدالت: نظام قضائى براى اهالى بومى هم مانند نظام دولت خواهد شد. قضات انتخاب خواهند شد و ديگر به وسيله كنگره منصوب نمى شوند.
5-  اصلاحات ارضى: محدوديت مالكيت اراضى تا 5 هزار هكتار
اقتصاد:
64 درصد مردم كشور بوليوى زير خط فقر به سر مى برند و يكى از كشورهاى  فقير آمريكاى جنوبى محسوب مى شود. نيروى كار در اين كشور در سال 2005، 4.3 ميليون نفر بوده است كه جمعيت مشغول به كار در اين كشور دربخش هاى زراعت، صنعت و خدمات فعال هستند. نرخ بيكارى در اين كشور در سال 2004 در حدود 7.8 درصد بوده است. تعجبى ندارد اگر بگوئيم با آنكه معادن غنى قلع اين كشور 70 درصد از كل قلع جهان را توليد مى كند و معادن ديگرى مانند مس، روى، سرب و نفت هم فراوان يافت مى شود، باز بوليوى يكى از فقيرترين كشورهاى جهان است. نكته جالب توجه در مورد اين آمارها آن است كه مردم بوليوى زندگى فقيرانه خود را روى گنج سپرى مى كنند. بوليوى بعد از ونزوئلا بزرگ ترين منابع گازى آمريكاى لاتين را در اختيار دارد. همچنين بزرگ ترين صحراى نمك جهان در بوليوى قرار دارد كه علاوه بر درآمد حاصل از استحصال نمك، درآمد گردشگرى را نيز عايد بوليوى مى كند. اين كشور پس از استقلالش، در بيشتر سال هاى پس از استقلال دستخوش بى ثباتى سياسى و شاهد روى كار آمدن سلسله اى از دولت هاى نظامى و غير نظامى بوده است. با اين حال از 1982 بوليوى دولت هاى منتخب مردم داشته است.
دولت بوليوى آموزش را در سطح ابتدائى و متوسطه رايگان كرده است با ذكر اين نكته كه بعضى از مدارس نيز به صورت خصوصى بوده و براى تحصيل در آنها بايد شهريه پرداخت شود. در مدارس خصوصى نسبت به مدارس دولتى امكانات بهترى موجود است و بيشتر افراد دراين گونه مدارس ثبت نام مى كنند. براى تمام كودكان بين 6 -14 سال تحصيل اجبارى است با اين همه به دليل فقرى كه ذكر شد بيشتر بچه ها مجبور به كار هستند تا به خانواده در زمينه مالى كمك كنند و به همين دليل وقت كافى براى رفتن به مدرسه ندارند؛ بنابراين بسيارى از دبيرستانها در شهرها هستند و بسيارى از خانواده ها استطاعت مالى ندارند تا بچه هايشان را به جا هاى دورترى جهت تحصيل علم بفرستند. مانند بسيارى از كشور هاى دنيا دانش آموزان بوليوى نيز قبل از رفتن به دانشگاه 12 سال آموزش مى بينند. چون اين كشور در نيمكره جنوبى قرار دارد سال تحصيلى از اواخر فوريه (بهمن و اسفند) آغاز مى شود و تا نوامبر(آذر) ادامه مى يابد با 15 روز تعطيلات زمستانى در جولاى (اواخر مرداد) و تعطيلات تابستانى از دسامبر (آذر و دى) تا فوريه (بهمن و اسفند). كلاسها از ساعت 8 صبح تا 1 بعد از ظهر و 5 روز در هفته تشكيل مى شود. تا قبل از سال 1994 كتابها فقط به زبان اسپانيائى نوشته مى شدند و به همان زبان هم تدريس مى شدند و بچه هاى محلى و سرخپوستان كه به زبانهائى همچون آيمارا و كچوا صحبت مى كردند قادر به فهميدن دروس نبودند و به همين دليل هم مشكلات بسيارى از جمله خالى شدن مدارس از دانش آموزان و بيزارى آنها از تحصيل و به تبع آن كمبود افراد متخصص به وجود آمد. بنابراين دولت اين كشور طى تحقيقاتى علت را در سيستم مدارس اين كشور تشخيص داد و براى فائق آمدن بر اين مشكل بعد از سال 1994 آموزش دو زبانى را در اين كشور گسترش داد. هم اكنون دانش آموزان محلى به زبان خودشان همراه با زبان اسپانيائى آموزش مى بينند. اين كشور داراى سه زبان رسمى اسپانيايى، كچوا(Quechua) و آيمارا(Aymara) مى باشد. يكى از كارهائى كه درمدارس اين كشور فقير صورت مى گيرد سفرهائى است كه به مدت 15 روز با همكلاسيها صورت مى گيرد و در اين 15 روز به همه جاى كشور و همچنين بعضى كشور هاى خارجى مسافرتهايى صورت مى گيرد و با آداب و سنن مردم بومى و همچنين سرخپوستان كل كشور آشنايى صورت مى گيرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر