۱۳۹۸/۱۲/۱۴

نقش زبان و آموزش در پروسه ملت‌سازی

اومود اورمولو
از سال‌های ۱۸۰۰ به بعد تلی در پروسه ملت‌سازی از ارگانیزاسیون مرکز قدرتی به نام "دولت خشن"  نام برده و ملت‌سازی را نه روندی طبیعی بلکه پروسه‌ای قابل طراحی و تاسیس نام می‌برد. بنا به گفته‌های وی "ملت" پس از تخیل در اذهان از جمعیت‌های وابسته بهم ایجاد می‌گردد. 
ملی‌گرائی دکترین ملت‌سازی می‌باشد. بر اساس ملی‌گرائی ملت یکی از واحدهای اجتماعی، طبیعی و متناسب مدیریت سیاسی است در عین حال هر ملت نیز دارای حق تعیین سرنوشت خود می‌باشد. به عبارت دیگر دولت – ملت یکی از ایده‌ال‌ترین انواع ارگانیزه‌شدن سیاسی هست و هر دولت حاکم نیز می‌باید دارای یک ملت باشد، به همین سبب هر ملی‌گرائی نیاز مبرم به تعریف ملت را در خود احساس می‌کند. تعریف قطعی از مفهوم ملت که در هر زمان و مکان بتواند تسری یافته و از سوی هر شخصی قابل پذیرش باشد تاکنون ارائه نگردیده است. به صورت عمومی و بر اساس ایدئولوژی ملی‌گرائی تعریف ملت اغلب بر مفاهیم "فرهنگ مشترک" و "زبان" به عنوان منابع اصلی تعریف ملت تاکید می‌ورزد. ملی‌گرائی نیز ابزاری برای ظهور احساس تعلق و وابستگی به مفاهیم یاد شده با توجه به امکانات و حمایت دولتی بکار بسته می‌شود تا هویت ملی بر اساس آگاهی شکل گیرد. به این روند ملت‌سازی یا Nation Building گفته می‌شود. 
در صورتیکه روند تاریخی ملت‌سازی را در اکثر دولتها مطالعه نمائیم بهره‌مندی دولتها در این پروسه از ابزارهای مشابهی جهت ملت‌سازی به چشم می‌خورد. بی‌تردید یکی از مهمترین ابزارها نیز زبان و آموزش می‌باشد که در ادامه این سلسله مقالات به وفور به نقش زبان و آموزش در پروسه ملت‌سازی خواهم پرداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر